با صداي پاي هم
من و تو بال در بال نسيم صبح دم رفتيم
تمام جاده را با چشمهای شاد هم رفتيم
صدای خش خش آهسته ی پايی نمی آمد
از اين پس کوچه های سرد و خالی از قدم رفتيم
من و تو متهم بوديم در آيينه رقصيديم
چه بد شد با تمام بی گناهی متهم رفتيم
تمام آسمان در چشمهامان بود و می خوانديم
اگرچه خستگی نگذاشت ما را، بيش و کم رفتيم
غريبانه گرفته دست لرزان نگاه خويش
" دو سرگردان، دو بی کس" با صدای پای هم رفتيم
نظرات شما عزیزان: